هر کس عدل را دوست دارد، هر کس آزادگی به معنی واقعی کلمه را دوست دارد، حسین را دوست دارد

ساخت وبلاگ

همه می‌دونن روش‌های عزاداری پرجوش‌وخروش مورد پسند من نیست. مداحی‌های آروم رو دوست'>دوست'>دوست دارم. ولی سینه زدن رو خیلی دوست دارم، حتی محکم و بلند سینه زدن مردها رو. بعضی جاها هم هست که تو روضه و مداحی، دلم می‌سوزه و وقتی سینه می‌زنم انگار اون سوزش قلبم آروم میشه. این وقتا یاد اونایی میفتم که تو عزای نزدیکانشون به سر و صورت و سینه‌شون می‌زنن و می‌فهمم اون درد روحی یه‌جوری می‌خواد بروز جسمی پیدا کنه و اینطوری می‌کنن.

دو تا روضه‌ای که باعث میشه ناخودآگاه سینه بزنم، بجز خود اباعبدالله، روضه‌ی علیِ اکبر و حضرت اباالفضله. هر جوری به کل قضیه‌ی کربلا نگاه می‌کنم نمی‌تونم دشمنی باهاش رو درک کنم. هر کسی با هر کیش و آیین و مسلکی باشی، اگه فقط انسان باشی، نمی‌تونی طرف مقابل حسین قرار بگیری. دقیقا همون جمله‌ی خود حضرت که میگه اگه دین ندارید، آزاده باشید. اتمام حجت کاملیه. به دین من نیستی؟ آزاداندیش باش. ظلم‌ستیزی در هر حالتی قابل ستایشه. اینکه کسی بخواد به نفع جناح سیاسیش، برای ماله‌کشی روی کارهاش یا هر چیز دیگه‌ای از حسین بن علی استفاده‌ی ابزاری کنه، واقعا چه ربطی به خود ایشون داره؟ تو هر بخشی از این ماجرا نگاه کنی حتی تا لحظات آخر، حسین دنبال این بوده که آگاه کنه، بفهمونه زیر پوست جامعه چی می‌گذره. برای این هدفش از تک تک داشته‌هاش می‌گذره. روضه‌ی علی اکبر و اباالفضل برای این برام سنگینه که یه جا دیگه نمی‌تونه مثل همه‌ی شهدا بچه‌شو برگردونه به خیمه و صدا می‌زنه بیان علی اکبرو ببرن، یه جای دیگه هم نه تنها نمی‌تونه اباالفضل رو برگردونه، که میگه الان دیگه کمرم شکست... این جاها برام تبدیل به انسان میشه و درک می‌کنم امامم هم مثل من غم و درد رو حس می‌کرده، غم‌ها و دردهای بسیار بزرگ؛ و باز جلوی ظلم ایستاده. اینکه بگیم از همه چیزش گذشته و بلاهای بزرگی رو به جون خریده، یه حرف معمولی و عادیه برای ماها، چون به چشم ابرانسان و به چشم وظیفه بهش نگاه می‌کنیم و فکر می‌کنیم خب کرده، که چه؟ ولی یادمون بیاریم ما هم انسانیم، مثل حسین :) وه؛ چه خوشایند! و چه ترسناک! ما برای پایین کشیدن ظلم، حالا هر چیزی که فک می‌کنیم ظلمه، از چیزهای معمولی‌تر هم نمی‌گذریم. شغلم به خطر میفته. تازه بچه‌دار شده‌م. اگه من فلان کارو بکنم مادرم/همسرم/بچه‌م چقدر اذیت میشن. اکثر کسایی هم که کاری می‌کنن، معمولا برنامه‌ریزی‌نشده است و ممکنه نتیجه‌ش حتی کشته شدن هم باشه که کم نیست، ولی چون بلاینده تاثیرش کمه. ولی اونایی که تمیز کار می‌کنن: شجاعن، پاک‌باخته‌ان، باهوش و بابرنامه‌ان، دلسوزن، آزاد و بی‌عقده‌ان و... واقعا قابل ستایشن. این تابلو، کربلا رو، اگه بگیریم جلوی رومون و بخوایم کپی‌برداری کنیم ازش، هر کدوم یه چیزهایی برای یاد گرفتن توش پیدا می‌کنیم. اولش ولی باید نگاهمون رو آزاده کنیم.

+ یا مقلب القلوب، ثَبِّت قلبی علی دینک.

حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 69 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1402 ساعت: 15:55