من واسه ایشون بیشتر از همهی اونای دیگه مایه گذاشتهم. تمام دوران قبل تولدش من با مامانش بودم، موقع تولدش من با مامانش بودم، شبای اول تولدش من پیش اون و مامانش بودم. هیچ کدوم از خواهر/برادرزادههامو من نمیخوابوندم، لالایی نمیخوندم، ایشونو زیاد خوابوندم، با لالاییهام. علاقهی خاصی بهش دارم :)
البته این که میگم بیشتر بودم، به نسبت اون چهار تای دیگه است. وگرنه در کل کسی از بیرون گود نگاه کنه من حتی واسه محمدحسین هم خالهگی! نکردهم :))) بگو حتی یک بار تعویض پوشک! ولی خب برای منِ بچهندوست همینقدر هم که بودهم یعنی خیییلی بودهم :))
حجم سیاه دونده...برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 80