خستگی و رضایت

ساخت وبلاگ

انقدر خسته و کوفته‌ام که گویی کوه کنده‌ام :)) صبح با مامان و آقای رفته بودیم اون خونه‌ای که چند سال پیش گفتم آقای داره تو یکی از روستاهای اطراف می‌سازه و ایشالا تا سال بعدش آماده است و سال بعدش مهندس داماد شد و کلی پول اونور دود شد و رفت هوا و بعدشم که جدا شد واسه دلگرمی مهندس و دراومدنش از افسردگی و سوق دادنش به سمت آینده! واسه‌ی اون شروع کردن خونه ساختن تو همون روستا و اونم آماده شد، ولی خونه‌ی خودمون همچنان به شکل یک چاردیواری مونده که مونده! چقد همه‌مون دوست داشتیم زودتر آماده شه. چقد هر سال توش نهال کاشتیم :) جوری که اگه نهال‌های امسال همه بگیرن، احتمالا چند سال بعد به عنوان جنگل آمازون خاورمیانه خونه‌مونو تو اخبار ببینین :))) دو تا گردو، دو تا انجیر، دو تا گیلاس، دو تا انگور، دو تا زردآلو، دو تا شلیل و دیگه یاس و تاج‌خروس و آفتابگردون و ذرت و اینا. لیکن اینا نصفشون مال پارساله که هشتاد درصد پارسالیا نگرفت، ولی مامان آقای نمی‌کننشون و همچنان امیدوارن؛ نصفی هم که مال امساله، احتمالا هشتاد درصدش نگیره باز. و مثلا اگررر بگیره، طفلیا جای تنفس ندارن دیگه، خودمونم احتمالا لابلای شاخ‌وبرگشون خفه میشیم. حالا خلاصه این که حالاحالاها ساخته نمیشه، ولی یه دلگرمی مخصوصا واسه مامانمه که هرازگاهی برن به درختاشون سر بزنن. امروز صبح درحالی‌که تازه از بیمارستان اومده بودم و اعصابم از دنیا باز خرد بود، آقای گفتن داریم میریم اونجا، تو نمیای؟ و من که داشتم از خواب می‌مردم با خوشحالی قبول کردم نمی‌دونم چرا :) گفتم همونجا می‌خوابم، لای خاک‌وخلا. ولی بجاش کلی بیل زدم و کلی شن و خاک جابجا کردم و کلی هی رفتم پشت بوم و برگشتم پایین، اونم از پله‌هایی که دیدین تو ساخت‌وساز می‌سازن؟ هر یک متر یه دونه آجر میذارن مثلا پله است اینا دیگه :)) الان دارم میرم کلینیک و کوفته و خسته‌م و بدن‌درد دارم و از صبح هی دارم میگم یعنی آقای و بچه‌ها هر روز چند برابر این کار می‌کنن و خسته میشن؟ کارشون بنایی و ساختمونی نیست، ولی یدیه و خیلی تازه از بنایی سنگین‌تر. واقعا خداقوت بهشون، باید بیشتر درکشون کنم زین پس :) یه‌کم احساس مفید بودن بهم دست داد که کمکشون کردم. گاهی اوقات مثل امروز، فکر می‌کنم منم گاهی مایه‌ی دلخوشی بابام میشم و بعد خودمم به خودم دلخوش میشم حجم سیاه دونده...

ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 73 تاريخ : چهارشنبه 24 اسفند 1401 ساعت: 15:45