.می‌زنم درازنشست حتما امروز ،ضمنا

ساخت وبلاگ

 

.بنویسم روز هر بخوام ممکنه (: می‌دادم پز یه‌کم لااقل ،می‌فهمیدم زودتر کاش .بوده بزرگ آشنا و دوست و فامیل نظر تو چقدر ،بودم شاغل سالی چند من اینکه فهمیدم تازگی‌ها ولی .بالاخره میشه چیزی یه هم نشد ،شد شد .اینا و پرستیژ و برابری و کار و دنیا بابای گور گفتم ،زدن در اون و در این از بعد هم باز من که اینه مهم ،نیست مهم اصلا اینا حالا .قفله که کنید قبول ولی ،نیست قفل ،بله ،بله .کردن قفل درشم و گذاشتن بیرون اون رو دنیا جالب کارهای چرا می‌کنم فکر همیشه و .بیشتره هم بقیه از گاهی جمهوری این به اشتیاقم البته .برابری جمهوری ،آزادی ،استقلال ،میرم خاصی سمت به دارم خواهی‌نخواهی خانم‌ها احساسات طغیان تو می‌کنم حس گاهی .نباشم محتاج بهش هم روانی لحاظ از شاید حتی .ندارم مبرم احتیاج کار به من که واضحه .نمی‌گردم دیگه و میشم سرخورده ،کار دنبال گشتن ،می‌کنم دارم که کاری از وقت اون .می‌گیرمش خودم من ، بده من به نمی‌خواد کسی البته که می‌کنم دریافت اکناف و اطراف از تحقیر حس مقداری می‌کردم کار دنبال دارم هروقت ،به‌هرحال ?بزرگن خیلی بگن تا میدن نشون فروتنی بزرگ‌ها و بزرگن بگن می‌کنن سعی کوچیک‌ها چرا ?باشن بزرگ دارن دوست و باشن کوچیک ندارن دوست آدم‌ها چرا . داره سؤال جای باشم (حقیر) کوچیک ندارم دوست چرا اینکه حالا .تحقیره حس ،میده آزار زندگی تو منو که چیزی بدترین شاید ،می‌دونین .نکرد بهم کمکی رفتن کما به .شده مبارکم خاطر آزردگی باعث این .نمی‌زنم درازنشست که هست روز چند

 

حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 148 تاريخ : دوشنبه 17 آذر 1399 ساعت: 21:16