اینجا

ساخت وبلاگ

این شبایی که شیفتم انگار قرص بی‌خوابی می‌خورم! یک ساعت و چهل و هفت دقیقه از ساعت قانونی خوابم گذشته و من بیدارم. دو ساعت دیگه باید برای نماز بلند بشم و چهار ساعت دیگه ساعت خوابم تمومه. نکته‌ی غم‌انگیز ماجرا اینجاست که باید v/s سی نفر رو می‌گرفتم و گرفتم؛ اما بیست نفرشون اشتباهی تو لیست بودن باید بیست نفر دیگه رو فردا صبح بگیرم.

یکی دلش درد می‌کرد بهش قرص دادم، نیم ساعت بعد اومد میگه "دیدین گفتم خوب نمیشه؟ من فقططط با چای‌شیرین دل‌دردم خوب میشه! مامانم همیشه تو خونه واسه دل‌درد بهم چای‌شیرین می‌داد." می‌خواستم بگم اونی که مامانت بهت می‌داده چای‌شیرین نبوده، چایی‌نبات بوده. ولی نگفتم. کی می‌خواست باز نبات پیدا کنه واسش این موقع شب؟ چای‌شیرین رو دادیم رفت :)) خوب شد :)


+ سه و پنج دقیقه شد :|

حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 236 تاريخ : سه شنبه 11 تير 1398 ساعت: 14:34