********************************************************
دایی جواد بیامده! سورپرایزطورانه! نصف شب!
همین کریسمس بود که یه هفته اینجا بودن و این سفرشون به هیچ وجه قابل پیشبینی نبود! من خیلی سورپرایز شدم! بقیه هم! حتی مسئولین فرودگاه هم! مثل دفعهی قبل ویزاشونو از فرودگاه ایران گرفتن و مسئول ویزا شناختتشون! گفته "عه! تو همین چند ماه پیش اینجا نبودی؟" دفعهی قبل آدرس و تلفن ما رو از دایی گرفته که چک کنه! چیو نمیدونم. این دفعه دایی گفته زنگ نزنی بهشون هااا! سورپرایزه! اونم گفته برو خوش باش، میشناسمت. فقط یه کم برای پول ویزا گیر پیدا کردن تو فرودگاه. چون دفعهی قبل 85 یورو بوده، دایی هم همینقد یورو همراهشون داشتن، ولی 91/5 خواستن ازشون. تا بالاخره یه هلندی پیدا شده که پنج یورو بهشون داده و یک و نیم بقیهشم ایران بخشیده!!
دایی جواد خییییلی باحاله، خییییلی :) وای خدای من، عید اینجان! [آیکون ذوقمرگی]
+ 96 باز هم ثابت کرد که خیلی تراولفیل (بر وزن هیدروفیل) است! و از اونجایی که سال نو هم در کنار مسافرمون تحویل میشه انشاءالله، به 97 هم خوشبینم :)
+ دستهی خیلی خوشایندها ندارم که پست رو بذارم توش، با ارفاق و چند تا ستارهی زرد و قرمز برود در همون دستهی خوشایندها :))
********************************************************
برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 308