حجم سیاه دونده

متن مرتبط با «وبلاگ تولدانه» در سایت حجم سیاه دونده نوشته شده است

وبلاگ

  • وبلاگ: یه‌کم توش نفس می‌کشم. یه‌کم شبیه دنیا نیست. یه‌کم توی آدما می‌چرخم باهاش. یه‌کم شبیه سرعت‌گیره گاهی. یه‌کم دریچه است، روزنه است. یه‌کم توش آلیسم تو سرزمین عجایب و توش حتی میشه خرگوش‌هایی پیدا کرد که حرف بزنن. یه ابزار کالبدشکافی و تشریح اجزای آدمیه؛ [البته چون من یه‌کم داخل آدم نیستم (نه که به خودم توهین کنم، صرفا گفتم یه‌کم تو این دسته قرار ندارم) شرح زیادی از من اینجا نیست.]. اینکه اینجا بمون شدم جالب و یه‌جور فرصته. من برای وبلاگم رسالتی در نظر ندارم. آدم خیلی خنثایی نیستم (چون شاید یه‌کم باشم)، ولی وبلاگم نه تبلیغیه، نه تشویقیه، نه آمره، نه ناهی. وبلاگ من یک سوپاپ اطمینانه، منم یک دیگ بخارم، زندگی هم شعله‌ای که گاهی از شدت سکون هوا و نبود اکسیژن داره رو به خاموشی میره و گاهی هم باد می‌زنه شعله‌ورش می‌کنه. + حالم که خوب‌تر شد، شاید بتونم به لطفتون که در قالب کامنت بهم رسیده جواب بدم و اگر نشد یا وقت نشد، ببخشیدم لطفا :) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • نتایج پویش موثرترین وبلاگ‌ها

  • سلام این‌ها نتایج پویش موثرترین وبلاگ‌هاست که اسفند نود و هفت بین اهالی محترم بلاگ دات آی آر برگزار شد. اما در بین نتایج از سایر سرویس‌های وبلاگ‌نویسی هم وجود دارند. در مجموع ۲۹ نفر تو این پویش شرکت , ...ادامه مطلب

  • وبلاگ‌دارها زودتر به بهشت می‌روند

  • خب، واقعیتش من نمی‌دونم چرا قلقش از دستم در رفت و شد آن چیزی که مثلا قرار نبود به این زودی‌ها بشود! ستاره روشن شد و هزار بار امتحان کردم بلکه خاموشش کنم و نمی‌دانم چرا نشد. علی‌ای‌حال دوستان ما را حس, ...ادامه مطلب

  • پویش موثرترین وبلاگ‌ها

  • این پویش، چالش، یا هر چیز دیگه، فرصت خوبیه تا اگه دوست داشته باشیم، دامنه‌ی ارتباطات موثرمون رو گسترش بدیم. ۱. بازتاب نفس صبحدمان آرام، روان، مهربان :) ۲. دزیره تازه آشنا شدم. به دل می‌نشیند. , ...ادامه مطلب

  • و بالاخره پای فوتبال به وبلاگ من هم باز شد :)

  • دیروز بردیم، از ایران! جام جهانی نبود، فوتسال بود. اصلا نمی‌دونم مسابقات در چه سطحی بود، فقط می‌دونم صد و بیست تومن جایزه‌ی سه تا تیم اوله. مهاجرین افغان رفتن فینال، مهندس میگه به احتمال نود درصد میبرن! دیشب که مراکش گل خورد، حقیقتش نفهمیدم کی به کی گل زد! ولی فقط من تو خانواده داد زدم گگگگللللل! فهمیدم خیلی جوگیرم که با اولین تماشای فوتبال و اولین تماشای , ...ادامه مطلب

  • دوئل وبلاگی!

  • خوانندگان محترم، گردش روزگار مرا به شما نیازمند ساخته است! هم‌اکنون به یاری مغزتان نیازمندم :) ببینین، مسئله از این قراره. من در طی اعصاری! که زندگی کردم، بارها و بارها از دوستام شنیدم که نگاه غیرطبیعی به مسائل دارم. معلم‌هامم می‌گفتن از راه‌حل‌های غیرمتعارف به جواب می‌رسم و گاهی حتی نمره‌ی اون سؤال رو تو امتحان بهم نمیدادن، چون زحماتشون رو تو کلاس هدر رفته می‌دیدن! تو همین وبلاگ هم یه بار تو پست‌های پربحث وبلاگ فیش‌نگار، جناب دچار گفتن که من دورترین منظوری که از یه جمله ممکن هست رو برداشت می‌کنم. امروز هم تو همین بیان، تو تفسیر یه عکس به مشکل خوردم. عکس رو اینجا به اشتراک میذارم و از همه‌تون درخواست می‌کنم تفاسیر خودتون رو ازش بگین، ببینم نگاه من موافق آرای اکثریته یا مخالفش! + اختلاف نظر کاملا طبیعیه. احتمالا پاسخ درست و غلط هم (برای عکس فوق) وجود نداره. فقط می‌خوام ببینم نگاهم شبیه چند درصد جامعه (ی اظهارنظرکننده!) است. بخاطر همین اگه تعداد بیشتری نظر بدن، نتیجه‌ی بهتری حاصل میشه. ضمن اینکه اگه خاموش‌ها رو هم بشناسم حس امنیت بیشتری می‌کنم. با تشکر :)) تبصره: لطفا تو برداشت‌هاتون بگین که بنظرتون کدوم یکی اعتماد به نفسش بیشتره و در مورد ژست و استایلشون هم صحبت کنین :))), ...ادامه مطلب

  • تولدانه!

  • خیلی جالبه ها. اصلا حس نمیکنم تغییری تو روزمره‌ام ایجاد شده! یعنی درمانگاه اینقدر کمرنگ بوده تو زندگیم که الان نرفتنش رو متوجه نمیشم؟ فک نکنم. بیشتر بنظرم برمیگرده به اینکه من خیلی خیلی زود با شرایط کنار میام. البته اگه بخوام معمولا میتونم شرایط رو تغییر بدم... جمعه تولد شمسی و امروز تولد میلادی منه! پست قبلی گفته بودم که هیچ وقت تولدم با مناسبتی همزمان نشده، ولی وقتی رفتم تقویم رو نگاه کردم، دیدم اووو وهههه! تو سال‌های مختلف تولدم با عید غدیر و عید فطر و ولادت‌ها و شهادت‌ها و... مصادف شده و خودم نمیدونستم! دیشب یه تولد خونوادگی کوچولو گرفتیم. خونواده‌ی دایی و داداش و آبجی اومدن و منم یه کیک دو طبقه و یه کیک یه طبقه پختم. البته نگفتیم تولده، همینجوری مثلا بود;) امروزم دوستان جان میان. یه کیک هم امشب واسه اونا پختم. این یکی خیلی خوب شده. رزت تزئینش کردم. این مهمونی هم قرار نبود تولد باشه. سرویه و کبری از وطن برگشتن، قرار شد اکیپ شیش نفره‌مون یه دورهمی بذاریم. میخواستیم بریم حرم و بعدشم نهار و اینا که من عکس تولد گذاشتم رو پروفایلم! و اینگونه شد که شد. تا همین الان که دقیقا معلوم نیست ظه,وبلاگ تولدانه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها