مرگ مسئلهی عجیبی است.
آدمها در کل عمرشان جوری زندگی میکنند که انگار مرگ اصلا وجود ندارد، در صورتی که بیشتر وقتها مهمترین دلیل زندگی است. بعضیها آنقدر زود متوجه حضور مرگ میشوند که با شور و هیجان بیشتر، با لجبازی یا با دیوانهبازی بیشتر زندگی میکنند. بعضی ها باید حضور مداوم مرگ را حس کنند تا بفهمند نقطهی مقابلش چیست. بعضیها آنقدر درگیرش هستند که حتی قبل از اینکه اجلشان سربرسد، توی اتاق انتظار نشستهاند. ما از مرگ میترسیم ولی ترس واقعی بیشترمان از این است که این شتر درِ خانهی شخص دیگری بخوابد. همیشه بزرگترین ترسمان از این است که مرگ سراغمان نیاید و در این دنیا تکوتنها بمانیم.
.
.
.
و زمان هم مسئلهی عجیبی است.
.
.
.
غم و اندوه پدیدهی عجیبی است.
.
.
.
عشق پدیدهی عجیبی است. آدم را شگفتزده میکند.
مردی به نام اُوِه/ فصل 39
برچسب : خواندنی, نویسنده : 9monologue9 بازدید : 231