- بالاخره...
- قصهی ظهر جمعه
- ما کاشتیم تا دیگران بخورند، دیگران هنوز نکاشتند تا ما بخوریم!
- آیدا جون بدجوری داره اذیت میکنه!
- چو بر روی زمین باشی توانایی غنیمت دان
- خدایا خودت کمک کن
- الحمدلله علی کل حال
- آن روز
- خوددرگیری
- بگردان روی زین وادی حیرت...
- پنجشنبهی فیروزهای
- وقتی بچه بودم تو خیابون هرکسی رو با هر شرایطی میدیدم با خودم میگفتم اگه من از اول جای اون بودم الان چه جور آدمی بودم؟ اگه جای هر کدوم از آدمای زیر میبودم چی؟
- .../مشهد برای من، همهاش مال دیگران
- ریشْ طلایی!
- از چاشنی قند مگو هیچ و ز شِکَّر/...