خوب (خُب) داره پیش میره، نه خیلی خوب نه خیلی بد.
در عرض چند روز چهار پنج مورد مشکوک به سندرم داون داشتیم، قلبشونو که گوش میدادم داشتم به موجودات کوچولوی بی گناهی فکر میکردم که الان اون تو بودن و منتظر تا ما تصمیم به بودن یا نبودنشون بگیریم! بچههای داون نگاه تحقیرآمیز یا ترحم یا تمسخر رو میفهمن؟ برای راحتی خودشون میخوایم که نباشن؟
"مردی به نام اوه" در صفحه ۲۷۶ متوقف شد، چون حدود ده پونزده برگهاش حذف و معادلش برگهی تکراری چاپ شده! تمام وقتم پره و شاید شنبه وقت کنم برم پردیس کتاب، یا عوضش کنن که بعید میدونم یا از صفحات محذوف از روی یه کتاب دیگه عکس بگیرم.
طرح تابستانهی کتاب شروع شده، میدونستین؟ :)
برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 197