+ ماده مؤثرهاش چی بود؟
× دلتا نُه تترا هیدرو کانابینول
به ... نگاه میکنه و می فهمم سوال کلی نبوده و مخاطبش اون بوده.
+ اصلا حواسش نیست!
_ چرا، همین دلتا نُهه دیگه.
انگار خودش میدونه در هر حالتی حواسش فقط به اونه. انگار میدونه محو صداشه، میدونه فقط میخواد بهش نگاه کنه. میدونه و گاهی به روشم میاره. خدا کنه اشتباه کرده باشم، مثل خیلی وقتا که اشتباه میکنم. خدا کنه عاشقش نباشه. خدا کنه وابستهاش نباشه. حداقل خدا کنه دو طرفه باشه. اگه یکطرفه باشه من بجای ... نمیبخشمش. بخاطر اینکه جلوشو نمیگیره. بخاطر اینکه بیمحلی نمیکنه تا بفهمه یکطرفه است. بخاطر اینکه ده ساله در همین حد نگهش داشته. همون مَثَل با دست پس زدن و پا پیش کشیدن. فقط خدا کنه اشتباه کرده باشم.
دیروز صبح:
+ آرتمیییییس! مگه نگفتم این آشغالا رو جارو کن؟ (ضایعات پنچرگیری که داداشا رو حیاط ریختن و جمع نکردن!)
× باشه جارو میکنم.
+ پس کی؟
× الان که دارم میرم درمانگاه، بعد که اومدم.
+ تا اون موقع اینجا باشن؟
× نه! بعدش که بیام باید برم کلینیک. بعدشم شب میشه، میخوابیم دیگه.
+ آها! فردا صبحم که نوبت دندونپزشکی داری!
× عصرشم که باز کلینیکم.
+ لابد میفته به جمعه؟
× نهههه! خودتون گفتین جمعه میریم میامی!!! حالا باشن، شنبه یه فکری به حالشون میکنم :):):)
پینوشت: چرا قسم میدین؟ واقعا خوب نیست قسم دادن! ولی خیلی خندیدم :) برمیدارم اگه دیدم اسپم برام نمیاد، دیگه نمیذارم. بعدشم وقتی نظرات باز نباشه دیگه کد اهمیتی نداره!
برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 214