شیر تو شیر!

ساخت وبلاگ

از سر کار اومدم. مامان شیر گرم کرده بودن. رفتم تو اتاق نشستم. مامان صدا زدن که "بچه‌ها! بیاین شیر و 'بوسراق'* بخوریم." برخلاف همیشه که شیر نمی‌خورم، این بار رفتم که بخورم. اما دیدم فقط چهار تا لیوان شیر ریختن! یعنی مامان، آقای و دو تا داداشام! منم قهر کردم و الان باز تو اتاق نشستم. اصلا من قهرم تا روز قیامت :|

الان صدام می‌زنن برم غذا درست کنم، مثلا قهرم ها!

* یک نوع شیرینی خانگی.

حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 231 تاريخ : شنبه 10 تير 1396 ساعت: 5:34