حجم سیاه دونده

متن مرتبط با «ماشین» در سایت حجم سیاه دونده نوشته شده است

ماشین

  • شنبه نوبت داشتیم برای تعویض پلاک. دو هفته درگیر همین نوبت بودیم. یه بار گرفتیم و چون نامه‌ی راهور هنوز نیومده بود نوبتمون سوخت. بعد که نامه اومد سه روز متوالی سعی کردیم تا بالاخره گرفتیم. چون راس ۹ باز میشه نوبت‌دهیش و تا بجنبی تموم شده نوبتا. تو خونه هم نمیشه بگیری، چون فقط با کد ملی نوبت میده و ما که نداریم، میریم کافی‌نت خواهش می‌کنیم با کد ملی خودش برامون بگیره :/ نوبتمون برای ساعت یک‌ونیم بود، ولی آقای گفتن ساعتش مهم نیست، فقط روزش مهمه و ما همون اول صبح میریم، چون هر کاری اول صبح بهتر راه میفته. هر چی همه گفتیم بابا اینجوری هم نیست دیگه، گفتن نه، همون صبح. گفتم خب چه کاریه؟ شما برین سر کار، ظهر که برگشتین میریم دیگه، تایم نهار هم هست، از کارتون هم نمیفتین. منم هشت تازه از بیمارستان میام، یه‌کم بخوابم، لباسامو می‌خوام بشورم که تا عصر خشک شه. گفتن خیر. من و آقای قرار بود بریم، حجت هم گفت میاد باهامون. رفتیم و گفت زود اومدی حاجی، برو پارک کن یازده تشریف بیار :)) پارک کردیم و یه نیم ساعتی در خفا من حرص خوردم. ولی بعد گفتم بیخیال، حالا یه‌کم تو ماشین بشینی چی میشه؟ مساله بیشتر این بود که خوابم میومد و حیفم میومد زمان داره پِرت میشه. یه پیجی جیم‌جیم برام فرستاده بود که صاحبش تورهای خارجی می‌برد. گفته بودم دوست دارم دنیا رو بگردم، گفت بیا واسه اینکه تنها نباشی با اینا برو، امن هم هست. دیگه یه‌کم تو اون چرخیدم و یه سرانگشتی حساب کردم دیدم نه بابا، سفرهای خارجی به ما نیومده. بعدا به جیم‌جیم گفتم راجع به من چی فک کردی دقیقا که این پیجو واسه‌م فرستادی؟ :))) من پنجاه تومن و صد تومن پول دارم برم سفر؟ فقط یک سفر؟ مثلا زده بود تور فلان، ۹۸۰ دلار به اضافه‌ی ب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها