حجم سیاه دونده

متن مرتبط با «شعر آنم آرزوست مولانا» در سایت حجم سیاه دونده نوشته شده است

شعر بی‌شعور

  • دیشب که داشتم با دردانه مشاعره‌ی کامنتی می‌کردم، به دنبال شعر یادداشت‌های گوشیم رو می‌گشتم. همیشه، شعر رو حتی اگه یک بیت باشه، با اسم شاعرش می‌نویسم تو گوشی، اما دیشب یه شعری پیدا کردم که شاعر نداشت., ...ادامه مطلب

  • اول شعر، دوم شعر، سوم شعر، چهارم شعر، پنجم ریتم و آهنگ و فلان و بهمان

  • خواهرم دیروز شکایت می‌کرد که یکی از برادران یه ترانه انداخته تو دهن امیرعلی: تو پلنگ منی، منو چنگ می‌زنی! ظاهرا برادر یه کلیپ گذاشته براش و اینم از اون روز هی داشته تو خونه می‌خونده. میگه صبح فاطمه (, ...ادامه مطلب

  • شعر می‌خوانیم

  • من نیستم مانند تو، مثل خودم هم نیستم تو زخمی صدها غمی، من زخمی غم نیستم با یادگاری از تبر از سمت جنگل آمدی گفتم چه آمد بر سرت؟ گفتی که محرم نیستم مجذوب پروازم ولی دستم به جایی بند نیست حالا قضاوت ک, ...ادامه مطلب

  • "همان بهتر که نام تو در لابلای ترانه نهان باشد" یا "و عشق! نام کوچک توست..." یا "هر شعری در مورد نام"!

  • دیشب تلویزیون داشت قسمت اول فیلم مردان آنجلس رو نشون می‌داد. من داشتم تو آشپزخونه ظرف می‌شستم و فقط صداشو می‌شنیدم. داشتن در مورد "آپولون" و "ژوپیترِ قادرِ والا"! و کافر شدن مردم صحبت می‌کردن. ژوپیتر بابای همه‌ی خداها، از جمله آرتمیسه. آپولون هم برادر دو قلوی آرتمیسه. (همین آرتمیس بلافاصله بعد از تولد به مامانش تو دنیا اومدن آپولون کمک کرده!! از همون اول هم ماما بودم هاا!!) وقتی از این خداها حرف می‌زدن و مردم رو بخاطر کافر شدن به اینا مجازات می‌کردن و می‌سوزوندن، یه حس خیلی بدی نسبت به اسم آرتمیس پیدا کردم. از اون اول حسم به اسم آرتمیس خنثی بود، نه خوشم میومد نه بدم. این اسامی رو در حد افسانه و قصه می‌دونستم. الان یه جوری شدم که اصلا دوست ندارم این اسم رو خودم باشه. فقط جایگزین براش ندارم. باید یه نرم‌افزار اسم دانلود کنم از توش یه چیزی انتخاب کنم. یه بار هم با خودم گفتم اسم خودم چرا نباشه؟ بعد دیدم خوشم نمیاد یه غریبه منو به اسم کوچیک خطاب کنه. اگه اسم خوبی به ذهنتون می‌رسه خوشحال میشم بهم بگین :) + راستی محدودیت نت دارم. ممکنه دو سه پست یه بار سر بزنم، ولی دو سه تا رو با هم می‌خونم :), ...ادامه مطلب

  • آنم آرزوست...

  • دیروز صبح خیلی گریه کردم، جوری که عصر که دوستام اومدن چشام تنگ و پف‌کرده شده بود. سر موضوع تبعیض بین دختر و پسر خیلی با مامان بحث کردم :( چرا هیچ کس به کتاب یا لوازم قنادی به عنوان کادو نگاه نمیکنه؟؟؟ خوب آخه هزینه‌اش از این کادوهایی که گرفتم که بیشتر نیست :| شبا موقع خواب و حتی گاهی روزها به اون کار شهرستان و مستقل شدن فکر میکنم. خدایا یعنی ممکنه جور بشه؟ آقای که هر چند روز سراغشو ازم میگیره، ولی خبری نیست... + تیتر: رفع تبعیض نژادی! و کادوی کتاب و لوازم قنادی :) و اون شغل مورد نظر...,آنم آرزوست,آنم آرزوست عصار,شعر آنم آرزوست مولانا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها